شیوههای جراحی و دیگر دستکاریها برای بعضی مقاصد در مداخلات درمانی گوسفند و بز اهمیت پیدا کردهاند. بهرهگیری توأم از تسکین و بیحسی موضعی اغلب ضرورت بیهوشی عمومی را برطرف میکند. گوسفند بآسانی مهار میشود و بعضی اعمال را میتوان با استفاده از بیحسی موضعی و مهار فیزیکی روی آن انجام داد. از سوی دیگر، آستانۀ درد بز پایین است و به بیحسی و آرامبخشی همزمان احتیاج دارد.
بروز مسمومیت عمومی (ناشی از داروهای بیحسی) در گوسفند و بز عارضهای بالقوه است و لذا محدودۀ مقادیر دارو باید مورد توجه قرار گیرد. آزمایشها در گوسفند نشان دادهاند که مصرف لیدوکائین هایدروکلراید به مقدار ۱٫۸ ± ۵٫۸ میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن از راه داخل وریدی در گوسفندان بالغ سبب تشنج میشود. معهذا، تجویز لیدوکائین پایینتر از دُزی که سبب تشنج میشود (Subconvulsive dose) باعث خوابآلودگی و رخوت خواهد شد. با تجویز مقداری بیش از مقادیر ایجادکنندۀ تشنج، با ۲٫۶ ± ۳۱٫۲ میلیگرم به ازای کیلوگرم وزن بدن کاهش فشار خون (Hypotension)، با ۲٫۸ ± ۳۲٫۴ میلیگرم به ازای کیلوگرم وزن بدن ایست تنفسی و با ۳٫۳ ± ۳۶٫۷ میلیگرم به ازای کیلوگرم وزن بدن کلاپس گردش خون رخ میدهد. این یافتهها اشاره به این مطلب دارند که مرز مشخصی بین مقدار تشنجزا و مقادیری که عوارض جانبی وخیمتری ایجاد میکنند وجود دارد. در صورت بروز تشنج میتوان با تجویز داخلوریدی ۰٫۵ میلیگرم به ازای کیلوگرم وزن بدن دیازپام (Diazepam) این عارضه را کنترل کرد. استفاده از محلولهای رقیقشدۀ لیدوکائین برای ایجاد بیحسی موضعی در گوسفند و بز توصیه شده است.
شیوههای بیحسی نزدیک مهرهای و نخاعی در گوسفند مورد استفاده قرار گرفته است. بیحسی داخل وریدی اندام حرکتی نیز در مورد آنها انجام شده است. بیحس کردن انشعابات شاخی اعصاب اشکی (Lacrimal) و زیر قرقرهای برای قطع شاخ در بز بااهمیت میباشد.